تولد گل پسرم
حسام کوچولو :یادش به خیر پارسال این موقع ها کم کم داشتم با فرشته ها خدا حافظی می کردم که بیام پیش مامان بابام... از اون روز یک سال می گذره ومن دیگه برای خودم مردی شدم!!!!؛ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٔٔٔٔٔٔٔٔٔٔٔٔ مامان :قربونت برم تولدت مبارک.چشم به هم زدیم وخدا رو شکر یک ساله شدی.خیلی شیطون شدی اما هنوز بی دندونی . حسامم شیرینی زندگی من ،همه هست ونیستم،تاج سرم،گل پسرم...