محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

فندق مامان حسام کوچولو

احوالات ما

1392/6/25 17:48
405 بازدید
اشتراک گذاری

قند عسلم

بعد از جشن تولدت 3تایی مون مریض شدیم من بابایی کم کم بهتر شدیم اما شما رو بعد از چند روز بردمت دکتر هنوزم خوب نشدی ،الان بعداز تقریبا 10 روز گلوت خلط داره می خواستم زنگ بزنم از دکترت بپرسم مادر گفت خودش خوب می شه .بی حالی،لجوجی می کنی اما هیچی از شیطنتت کم نشده.وبه همین دلیل واکسن 1سالگیت عقب افتادهشِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے .

و اما از شیرین کاریای گل پسرم:

این روزا دلت می خواد حرف بزنی ولی نمی تونی همه رو با نام دد صدا می کنی حتی باباییم.

خیلی خوشمزه دو تا دستات و می گیری بالا وبه همه سلام می کنی.

وقتی می گم گریه کن دستت رو می گیری رو صورتت و گریه می کنی.

وقتی می گم بخند یه خنده بلند الکی برام می کنی.

و امان از این زبونت که که تا می گم در بیار اونو در میاری و دل منو می بری قربونت برم.

نازی می کنی،ووقتی هم از کسی عصبانی بشی یکی می زنی تو صورتش.

نام عمو رو هم صدا می کنی اما هنوز خیلی خوب ادا نمی کنی.

وقتی فاطمه ی خاله اعظم رو می بینی جیغ می کشی و می پری تو بغلش.خیلی دوستش داری.

دیگه یاد گرفتی خودت از روی تخت میای پایین،سوار ماشینت می شی،روی مبلت میری وتوی خونه ی چادریت می ری میشینی و جیغ می زنی تا از توی پنجره ش باهت دا کنممحصل.

و خیلی شیرین کاریای دیگه محصلکه حتی نمی تونم بیان کنم اما با حضورت بهترین روزای عمرم رو سپری می کنم.

راستی عسل من هنوز خبری دندون نیست.پس کی میان این مرواریدای خوشگل؟؟؟؟؟؟

امیدوارم همیشه سالم وتندرست باشی .نه تو ونه برای هیچ نی نی دیگه ای هیچ وقت مریض نباشید انشاللهزبانکده محصل.

 

 

           

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان رضا جونی
1 آبان 91 11:53
سلام عزیزم برات نسخه می خوام بپیچم چون بعد تولد مریض شدین شواهد دال بر اینه که شماها رو چشم زدن به همین منظور صدقه فراموش نشود
marjan
1 آبان 91 14:59
ای جون دلم بگردم الهی!!!!!!!!!!!!!!!!! من عاشق بچه هام!اینقد دوس دارم دورو برم بچه باشه همش! پسرخواهرمو وقتی میبینم دیگه دلم میره! انشالله حسام گلیمون همیشه سالم باشه!مریم گلی خیلی مراقب خودت باش! راستی قربونت برم حرفت خیلی قشنگ بود!چرا گفتی نصیحت ممادربزرگونه؟
مامان ساجده
1 آبان 91 16:22
عزیزم انشاالله که زودتر خوب بشی و مامانی و از نگرانی در بیاری
زهره مامان آریان جون
2 آبان 91 0:08
انشالله زودتر خوب بشی عزیزم.
راستی راستی هنوز دندون نداری تنبل خان.
این شعر هم در وصف حسام جونم:
حسام بی دندون ..... افتاد تو قندون
حالا هر روز که بزرگتر میشه شیرین تر میشه.ببوسیدش


نه بابااین فسقلی ما هنوز بی دندونه
مامان عاشق
2 آبان 91 12:55
حسام خاله بوسسسسسسسسسسسسس خاله .جون هر کی دوست داری از دست من عصبانی نشی غصه نخور تا مروارید نداره از گاز گرفتن خبری نیست ما که هر بچه ای رو دیدیم اولی که دندون در میاره گاز گرفتن هم یاد میگیره
مامان ماني جون
2 آبان 91 15:24
واي خدا چه شيرين شده اين گل پسر
الهي خوب خوب شين
بوسسسسسسسسسس


از دعای شما انشالله
باران قلنبه
3 آبان 91 11:50
الهیییییییییییییییییییییییییییییییی
چشم حسود بترکه


ممنون عزیزم