اولین ترک کردن حسام جونم
کلوچه من برات بگم از اولین ترک کردنت: همیشه فکر می کردم پستونک بچه رو آروم می کنه و کمتر لجوجی می کنه برای همین از اولین روزای تولدت بهت پستونک می دادم تا این که 4 روز پیش وقتی خاله فاطی از آتلیه اومد دنبالمون پستونکت توی ماشین اونا جا موند و شب من هر چی گشتم پیدا نکردم. توی ماشین با نغ نغ خوابت برد اما فردا ظهرش خیلی اذیتم کردی. هر پستونک دیگه ای هم بهت می دادم نمی خوردی و پرتش می کردی .فقط همونو می خواستی منم تصمیم گرفتم بعد از این همه اذیت دیگه بهت ندم. توی این چند روز خیلی اذیتم کردی و اذیت شدی اما دیگه داری فراموشش می کنی.فکر کنم اینطور برات بهتر باشه. قربون پسر صبورم برم من . خدایا خیر و صلاح پسرم دست توست از ...