محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

فندق مامان حسام کوچولو

خاطره دنيا اومدن حسام

1392/6/25 16:07
753 بازدید
اشتراک گذاری

عزيزم

توي اين روزا كه براي سالروز تولدت لحظه شماري مي كنم يه خبري برات مي نويسم مهديه جون زحمت كشيدن و خاطره ي دنيا اومدنت رو توي وبلاگشون گذاشتن.اگر دوست داري اونو بخون.

 از همه ي دوستاي عزيزم كه تازه باهاشون آشنا شدم و خاطرات اوليه ي ما رو نخوندن هم دعوت مي كنم كه به اين وبلاگ بزنن و خاطره ي دنيا اومدن شاه پسرم رو بخونن.

راستي نظر يادتون نره هااااااااااااا

اينم آدرس بفرماييد :                         http://madari.niniweblog

                     يادم رفت بگم خاطره ي دنيا اومدن حسام كوچولو شماره 21 هست.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان بردیا
19 شهریور 92 18:10
مامان رهام جونی
20 شهریور 92 23:49
وااااااااااای چه جالبببببیدفعه واردوبلاگتون شدم.پسرمنم18مهر1390بدنیااومدخوشحال میشیم باهاتون دوست شیم


منم همين طور
مامان مبينا
21 شهریور 92 12:23
سلام وبلاگ جالبي داري . خدا گل پسرتو برات مگه داره . به ما هم سر بزن


چشم
نازنین
22 شهریور 92 15:28
چقدر جالب و قشنگ بود.
مطمینم حسام جون وقتی بزرگ بشه از خوندن این خاطرات کلی لذت میبره.
خداروشکر که به سلامتی به دنیا اومده گل پسرتون.


مرسي گلم
مامان شهراد
22 شهریور 92 23:50
جالب بود .اینم واسه مامان گل آقا حسام


مرسي عزيزم
خواهرفرناز
23 شهریور 92 12:15
سلام مریم جون
من نزدیک قم فودم نظرت را خواندم اومدم جواب دادم اما تاسید نشد شرمنده بعدا میام درست پیشتون
تولد همسزی هم میارک


ممنون عزيزم
مامان سهند و سپهر
23 شهریور 92 19:41
من براتون اونجا كامنت ردم . خيلي خوشگل بود مرسي ماماني.
خواهرفرناز
25 شهریور 92 9:35
سلام مریم جون
بازم تولد همسری وتولد قمری محمد حسام را تبریک میگم
رفتم تو این سایت وهمش را شنبه خواندم اما نظر شرمنده نزاشتم
خیلی سانسورش کرده بودی ای کاش با جزییات براش مینوشتی یادگاری بمونه
ولی خدارا شکر به سلامتی وخوبی به دنیا اومد
راستی نمیخوای یکی دیگه بیاری?

عزيزم همينم از سرمون زياده