محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

فندق مامان حسام کوچولو

خداااا

1392/6/25 16:11
581 بازدید
اشتراک گذاری

گلكم بخون :

خدا: بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است

بنده: خدايا !خسته ام!نمي توانم

 خدا: بنده ي من، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان.

 بنده: خدايا !خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم.

خدا: بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان.

بنده: خدايا سه رکعت زياد است

 خدا: بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان

 بنده: خدايا !امروز خيلي خسته ام!آيا راه ديگري ندارد؟

خدا: بنده ي من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله

بنده: خدايا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد!

 خدا: بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله

 بنده: خدايا هوا سرد است!نمي توانم دستانم را از زير پتو در بياورم

 خدا: بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب مي کنيم.

بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد

خدا:ملائکه ي من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بيدار کرديم ،اما باز خوابيد

 خدا: ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست

ملائکه: پروردگارا! باز هم بيدار نمي شود!

خدا: اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر مي آورد.

ملائکه:خداوندا نمي خواهي با او قهر کني؟

خدا: او جز من کسي را ندارد...شايد توبه کرد بنده ی من .

تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری

            

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان بردیا
1 مرداد 92 13:23
زيبا بود
♥ نیم وجبی ♥
1 مرداد 92 18:04
خیلی زیبا بود
مرسی از کامنتهای پر محبتی که برامون میزاری دوست خوبم


خواهش ميكنم