شيرين زبونياي عسلم
صلوات به سبك آقا حسام ما:
الله مميي مميـــــــــــــــــــــــــــي
از در خونه كه مي ريم بيرون ميگي: سم الله رحمن ههههههه رحيم. خدايا به اميد خودت به اميد مامان به اميد بابا.
به خاله فاطي مي گه بگو به اميد عمو.به عمو رضا مي گه بگو به اميد عمو علي. البته من اينا رو يادت ندادم خودت تحليل كردي.
خاله اعظم بهت مي گه بگو متين(پسر دايي حميد)گامبو مي گي متين گامبو نه امين(پسر عمو علي) گامبو. متين آقاست. و از اونجايي كه ديديم سر زبون همه افتاده و شايدم امين جان ناراحت بشه بابايي با يه كمي عصبانيت بهت گفت ديگه نگو متين يا امين گامبو حالا هر كي اسم متين و امين رو بياره مي گي متين آقا سوسول يا امين سوسول. البته به زبون خودت خيلي خوشمزه مي گي. قابل ذكره كه اينا رو هم من يادت ندادم بازم از ذهن خودت كمك گرفتي.
هر وقت هم كه بخواهي من به حرفت گوش بدم لباتو غنچه مي كني و حرفت رو مي زني منم خنده م مي گيره و به حرفت گوش مي دم.
همه ي فعل هاي شما هم با ي شروع مي شه مثلا مي گي ييريم(بريم). ييا(بيا). ييشين(بشين) .ييخوام(مي خوام).
وقتي هم كه خوابت مياد مي جانت (پستونك) رو مي زاري توي دهانت و مي گي اِقابم(بخوابم).
وقتي هم معذرت مي خوام دستشويي شماره 2 مي كني مي گي جيش نتدم(نكردم) زور زدم.
امان از دست تو خيلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي خوشمزه و با نمك شدي مادر جون مدام مي گه خيلي از شيرين كارياي بچه م براي كسي تعريف نكنيد چشمش مي كنن.
عزيزم محبتت خيلي زياده و با همه مودب صحبت مي كني همه دوستت دارن. انشالله هميشه همين طور باشه.