محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

فندق مامان حسام کوچولو

شيرين زبونياي عسلم

1392/6/25 16:05
387 بازدید
اشتراک گذاری

صلوات به سبك آقا حسام ما:

                                      الله مميي مميـــــــــــــــــــــــــــي

از در خونه كه مي ريم بيرون ميگي: سم الله رحمن ههههههه رحيم. خدايا به اميد خودت به اميد مامان به اميد بابا.زبانکده محصل

به خاله فاطي مي گه بگو به اميد عمو.به عمو رضا مي گه بگو به اميد عمو علي. البته من اينا رو يادت ندادم خودت تحليل كردي.زبانکده محصل

خاله اعظم بهت مي گه بگو متين(پسر دايي حميد)گامبو مي گي متين گامبو نه امين(پسر عمو علي) گامبو. متين آقاست. و از اونجايي كه ديديم سر زبون همه افتاده و شايدم امين جان ناراحت بشه بابايي با يه كمي عصبانيت بهت گفت ديگه نگو متين يا امين گامبو حالا هر كي اسم متين و امين رو بياره مي گي متين آقا سوسول يا امين سوسول. البته به زبون خودت خيلي خوشمزه مي گي. قابل ذكره كه اينا رو هم من يادت ندادم بازم از ذهن خودت كمك گرفتي.زبانکده محصل

هر وقت هم كه بخواهي من به حرفت گوش بدم لباتو غنچه مي كني و حرفت رو مي زني منم خنده م مي گيره و به حرفت گوش مي دم.زبانکده محصل

همه ي فعل هاي شما هم با ي شروع مي شه مثلا مي گي ييريم(بريم). ييا(بيا). ييشين(بشين) .ييخوام(مي خوام).

وقتي هم كه خوابت مياد مي جانت (پستونك) رو مي زاري توي دهانت و مي گي اِقابم(بخوابم).

وقتي هم معذرت مي خوام دستشويي شماره 2 مي كني مي گي جيش نتدم(نكردم) زور زدم.

امان از دست تو خيلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي خوشمزه و با نمك شدي مادر جون مدام مي گه خيلي از شيرين كارياي بچه م براي كسي تعريف نكنيد چشمش مي كنن.

عزيزم محبتت خيلي زياده و با همه مودب صحبت مي كني همه دوستت دارن. انشالله هميشه همين طور باشه.

           divider-186.gif

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان بردیاجون
24 شهریور 92 20:03
ماشالا؛هزارماشالا؛خدااین پسمل شیرین رو براتون نگه داره؛


مرسي عزيزم
مامان محمدرهام جون
25 شهریور 92 3:15
هزارماشالله پسرشیرین زبوووووووووونم خیلی ماهی به خدا


مرسي خاله ي مهربون
خواهرفرناز
25 شهریور 92 9:36
به قول ما این قدر نمک نریز چشمت میکنند جیگری
الان میام میخورمت


نه نه نه نه
مامان شهراد
25 شهریور 92 10:38
ماشالا به این پسرشیرین زبون


مرسي عزيزم
الهام
25 شهریور 92 11:11
ای جونم چه پسر شیرین زبون و مودبی چقدر خوب که از سن پایین یاد گرفته این چیزارو خدا حفظش کنه


ممنونم
♥ نیم وجبی ♥
25 شهریور 92 13:12
عزیزم ببخشید بعدا رمز دارش کردم
برو خصوصی


مرسي گلم
عرفان خان و مامان زهره
25 شهریور 92 16:56
سلام به حسام عزیزم و مامان مهربونش
وای که چه بامزه است اوایل حرف زدنهای کوچولوها
عرفانم دقیقا همینطوری صلوات میفرستاد ولی الان دیگه برای خودش مرد شده

همیشه شاد و تندرست باشید عزیزم



ممنون كه به ما سر زديد
نایسل
25 شهریور 92 17:31
خدا حفظش کنه این پسر شیرین زبون رووو من کمرم خیلی درد میکنه نمیدونم چرا!!! منم خیلی سعی میکنم حواسم رو جمع کنم
مامان مانی جون
25 شهریور 92 19:53
قربونت برم با این شیرین زبونیات
وای چه پسر معتقدی
بوووووووس


مرسي عزيزم
خاله پارمیدا
25 شهریور 92 23:59
اوخییییییییی
چه خوشل حرف میزنه


قربونت
خاله پارمیدا
26 شهریور 92 10:17



مرسي
مامان بهداد
27 شهریور 92 10:02
واااااااای خدا از دست این پسرت. کلی خندیدم. خیلی با مزه هست.
راستی شما حسام و از شیر خوردن گرفتی؟ پوشک چطور؟
دغدغه ی این روزام شده از شیر گرفتن بهداد و اونم کوتاه نمیاد و خیلی این روزا بیشتر بهم می چسبه. اگه تجربه ای داری یا شنیدی راهنماییم کن. مرسی.
این حسام ناقلات رو هم یه چند تا بوس آبدار کش دار صدار دار ازش بکن بزن به حساب ما.


مرسي عزيزم منم خيــــــــــــــلي بهداد و دوست دارم قربون اون قيفه ي مهربون و مظلومش
مریم مامان سلما
23 مهر 92 2:22
هزار ماشاالله پسر شیرین زبون خدا حفظش کنه


ممنونم