عيد نوروز
عسلم
بعد از چند وقت اومدم و به وبلاگت سر زدم.
از همه ي دوستاي گلم بابت نبودنم عذر مي خوام.
توي اين چند وقت تو بزرگ شدي و من بزرگ شدنت رو از نزديك مي ديدم. شيطنتت بيشتر شده بازيگوش شدي و با اون زبون ريختنت دلم رو بردي.
مشغول كاراي عيد بودم و حسابي كمكم مي كردي و تا ساعت هاي آخر سال داشتم خونه رو مرتب مي كردم اما بعدش كه بيدار شدي انگار تو خونه توپ تركيد.
قبل از تحويل سال رفتيم گلزار سر خاك عمو( شوهر خاله اعظم) .و موقع سال تحويل هم رفتيم سر خاك (به قول خودت خونه جديد )باباجي و محمد پارسا.
و بعد سال تحويل هم خونه مادر و ماماني.
يادش به خير پارسال توي اين روزا داشتيم وسايل جمع مي كرديم كه بريم مشهد.
ادامه نمي دم ياد اور خاطرات خوبي برام نيست.
و اما بگو از خبراي خوب امسال يه هفت سين خوشگل درست كردم و مهمتر از اون فاطمه تقويم برات طراحي كرد و داديم چاپ و قراره هر كس مياد عيد ديدني خونمون بهش بديم.
پسمل گلم هر جا عيد ديدني مي ريم سلام مي كني و مي گي عيدتون مبارك اما به سختي بوس مي دي.
سفره هفت سين امسال ما
اينم آقا حسام و سفره ي هفت سين
و تقويم سال 93 ما كه آقا حسام اونو مزين كردن