شب یلدا(شب چله)
شب یلدا گلم اولین سالیه که شما شب یلدا(بلند ترین شب سال)رو میبینی امانی نی دایی برنامه ریزی مامانی رو خراب کرد.اون از بس تودل مامانش مونده بود خسته شده بود زده بود به دل مامانش ومامان ترسوشو راهی بیمارستان کرد.منم شما رو گذاشتم پیش مادر جون ورفتم پیشش.حال خانم دایی زیاد خوب نبود.تا ساعت8 توی بیمارستان بودیم با نظر خودش رفتم رضایت دادم ورفت خونه.وبعدش اومدم خونه مادر دنبالت.اومدیم خونه من دوش گرفتم وبعدش رفتیم خونه مامانی.دایی حمید اینا نیومدن.خاله اعظم هم مهمونی بودن فقط ما بودیم وخاله فاطمه.باهمه حرص وجوشاش شب خوبی بود.خوش گذشت. ...